۱۳۹۲ مرداد ۲۷, یکشنبه

یکی از مهمترین شاخصه های یاری در سیر تجلی ذات در عالم امکان

پیر و پادشاه

یکی از مهمترین شاخصه های یاری در سیر تجلی ذات در عالم امکان قضیه وشاخصه و مقوله پیر و مریدی است...لذا بر ماست که با دقت نظر در کلامات یاری نامکشوفات راه یاری را کشف و چون چراغی پیش پا برای حرکت صحیح در این راه از آن استفاده کنیم.در پردیور بعد بوچود آوردن هفتن و هفتوان و چلتن و.... حضرت سلطان بنای پیر و دلیلی را نهاد , ایشان در این رابطه پیر بنیامین را به پیری و داود را به دلیلی خویش بر گزیدند در ماهیت لاهوتی سلطان کسی شک ندارد اما جای سوال است ایشان چرا برای خود پیر گزیدند..مگر ایشان احتیاجی به پیر و مرشد دارند؟ حکایت چیست ؟با بررسی کلامات یاری در میابیم که رنگباز عالم اولین کسی است که به رکن نیستی با این حرکت شیرین بها داده و از خود آغاز میکند ...یعنی در وادی یاری بدون پیر نباید حرکت کرد ....پیر روشن ضمیر باید رهرو راه یاری را تا سرانجام قال همراهی کند و او را از گردنه های مخوفی که هر آن امکان افتادن دارد بر حذر داشته و راهنمایی کند....پس یکی از وظایف پیر در راه یاری راه___________نمایی و ارشاد مرید است ... حال این سوال پیش میاد که آیا سلطان با آن ذات گهر بار محتاج راه نمایی پیر است ؟ 
در حقیقت نه اما در واقعیت سلطان به این کار گردن نهاده و برای خود پیری میگزیند.... چرا این کار را انجام میدهد به زعم من برای آنست که درس نیستی به همه یاران بیاموزد , از پیر و دلیل ومراد و مرید و همه و همه ... این اولین درس کلاس یاریست که بدین شرح حضرت سلطان به یاران آموخت... درس عدم منیت... درس خاکساری و خود را هیچ پنداری...حال با این مقدمه بر میگردیم به قضیه پیر و پادشاه و آنچه که از کلام بزرگان یاری در این زمینه مستفاد میشود... یکی از مهم ترین وظایف پیر شناخت پادشاه است در تجلیات مختلف در زمان و مکان مربوطه... ببینیم کلام در این رابطه چه میگوید ....
حضرت شیخ امیر میفرماید : { ژهم نموان.... پیر و پادشاه ژه هم نموان/ اگر بنیامین آما وه جهان.... مبو وه خواجام بنمانو نیشان}پس یکی از قوانین راه یاری و وظایف پیر بنیامین این است که در ظهورات و تجلیات مختلف از پادشاه نشانی بیاورد و ذات را در هر قالبی که باشد پیدا کند . پس شاخص کلامی رو در این مورد یافتیم و به اعتبار کلام شیخ امیر میرویم تا ببینیم آیا این مسئله اتفاق افتاده است یا نه , لذا به کلام بر میگردیم تا ببینم کلام در این مورد چه سان راه نمایی میکند:
بنیامین مرمو { دامم گزینه...هفتنم جما دامم گزینه /چنی سلمان بیم شیم ئو مدینه...ئیسا بنیامم یورتم شیرینه } در این کلام پیر بنیامین گواهی دوره مولا را میدهد که در دون سلمان به دنبال پادشاه به مدینه میرود و مولا را در آنجا میابد... پس طبق کلام شیخ امیر, بنیامین به عنوان پیر دیده دار, شاه را پیدا میکند, یکی از دوره های تجلی ذات در عالم امکان دوره مولا علیست...در کلام دامیار در گواهی دوره مولا پیربنیامین میفرماید : { دامم بی دردان.... دامم تنه وه چنی بی دردان / پادشام نه ئافتاو , یاران سه ر گه ردان.... یارم په یدا که رد نه شاه مه ردان } دام نهادم برای بی دردان تا آگاه شوند پادشاه در آفتاو " ساجنار " بود و یاران در زمانه عزلت و عسرت در پی شاه سرگردان بودند... من " بنیامین " گشتم و تجلی شاه را یافتم در شاه مردان . لذا برا ین پایه باز به کلام مراجعه میکنیم تا بیشتر در این رابطه بیاموزیم... 
در کلام جناب شیخ امیر میفرمایند{ ئو چن کسانه چوین کاکا سلمان .... علی شناسا وه نخت و نیشان }سلمان که دون پیر بنیامین بود مولا علی " ذات "را به عنوان پادشاه شناسایی کرد یا { چون کاکا ریا ئو دور ورین.... ذاتش شناسا وه باوه خوشین }چون کاکا ردا دون پیر بنیامین در زمان قدیم ( حدود قرن چهام) تجلی ذات رو در بابا خوشین تشخیص داد یا { چون پیر بنیامین وه راس و پاک .....نختش شناسا وه سلطان سحاک } یا چون پیر بنیامین در پردیور ذات را درحضرت سلطان شناسایی کرد یا { چوین قوشچی اوغلی گوش کر زوان مات..... شاه ابراهیم دی یاوا وه نشاط } 
چون جناب قوشچی اوغلی" دون پیر بنیامین "که از زبان و گوش لال و کر بود در بغداد شاه ابراهیم را دید و زبانش گویا و گوشش شنوا شد و پادشاه را شناسایی کرد یا { چون قل اوغلی وه نیشانه وه نخت..... گوهر نه دکان خان احمد فروخت}... یا چون قل اوغلی " دون پیر بنیامین " در دوره خان احمد در کرکوک با کلام گوهر فروشی کرد و تجلی ذات را در خان احمد شناسایی کرد....که بعد به دوره خوبیار دانا میرسیم به فرموده همین کلام { نه خوبیاروه برشی شی وه گشت... وه هرجا مشی نور پیا موشت / گل ئاورده وه وست ئو خاندان...سرش سربست کرد یورتش کس نه زان } که ذات در خاندانهای مختلف یاری به درجات وانحا مختلف در ازمنه گوناگون تجلی یافته و هر از گاهی نور افشانی میکند... یاعلی مدد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر