۱۳۹۲ آذر ۵, سه‌شنبه

محمد نوری زاد در جمع بهائیان سالخورده و زخم بر تن:

درود بر شرف محمد نوری زاد


 من اغلب آرزو می کنم ایکاش مسلمان و شیعه نبودم.. نوری زاد در آخزین پست ارسالی فیس بوکی خود نوشت: نشستن پای سخنان پیرانی که هر یک به شیوه ای از مسلمانی ما زخم خورده اند، آنچنان آزار دهنده و شرم آور است که من اغلب آرزو می کنم ایکاش مسلمان و شیعه نبودم تا در پرونده ی همکیشانم این همه شقاوت و ناجوانمردی ثبت شود و دامن مرا نیز بگیرد. اینجا گوشه ای از شهر کرمانشاه است. این کهنسالانِ بهایی، هرکدام از اداره ای و دستگاهی که درآن بیست سی سال خدمت کرده بودند، توسط انقلاب اسلامی کرده هایی چون من اخراج شده و به امان خدا رها مانده اند. یکی از اینان سالهای سال پرستار بوده. دیگری معلم. دیگری کارمند ساده ی یک اداره ی دولتی. یکی دانشجو بوده. دیگری رییس یک تشکیلات دولتی. خلاصه ما به افرادی ظلم کرده ایم که بخش وسیعی از عمر خودرا مصروف جامعه ی خود کرده بوده اند. به یاد امام علی و آن مرد مسیحی می افتم که آهنگر بوده و در کهنسالی به گدایی روی برده بود. امام بر می آشوبد که: او جوانی اش را درخدمت جامعه بوده چرا اکنون ما رهایش کنیم؟ و دستور می دهد مستمری او را به او بپردازند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر