۱۳۹۳ فروردین ۵, سه‌شنبه

واقعا ما عید داریم؟


وقتی‌ ظلم و ستم تو کوچه کوچه‌های شهر ما رخنه کرده،وقتی‌ سربازی با هزار آرزو به دست یه‌مشت ناا جوانمرد اسیره و درد دولت، بشار تو سوریه یا حسن پاچه خواره تو لبنان؟یه مشت ملت که خودشون به خواب زدن انگار زائیده شدن واسه بدبختی،ولی مادر که تو غمه پسر اسیر یا شهیدت به ایران قسم ایرانی‌‌های با غیرت شریکن ،یه روزی تقاص میگیریم از این ابلیسان نقاب‌ به صورت،اره مادر یه روز خورشید میتابه به این زمین یخزده و بدان حساب و کتاب این جانیان با هر لباس در هر مقامی تو این دنیا به دست فرزندان ایران زمین تصفیه میشه،چرا که سربازانیم تو این صفحه شطرنج که شاه را مات خواهیم کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر