۱۳۹۲ آبان ۱, چهارشنبه

دقایقی‌ پیش یکی‌ از دوستان مجید توکلی به کمپین Majid Tavakoli گفت؛



با مجید تلفنی حرف زدم. مجید میگفت:
دیشب اینقدر خندیدم دلم درد گرفت حسابی ، گفت امیدوارم یه شرایطی بشه تکلیف زندگیمو بدونم بتونم برنامه ریزی کنم
گفت من تا آخر عمرم هم مدیون همه هستم امیدوارم بتونم جبران کنم لا اقل ..
گفتم داری چوبکاری میکنی نزن ازینحرفاااااااا که حالمون گرفته میشه
صداش خوب بود میخندید شاد بود صدای خنده ی مادرش میومد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر