۱۳۹۲ آذر ۲۱, پنجشنبه

درود بر شرافت چنین فرزندانی دلیر که ریشه این خاکند,,,,اعلام آمادگی حسین رونقی برای شهادت در دادگاه:



 بدن شکنجه شده ستار بهشتی را به چشم دیدم برخى از آنچه در این پرونده را یا به چشم دیده و یا از زبان آن مرحوم دربند ٣۵٠ زندان اوین -اندکى پیش از وقوع قتل- شنیده ام را براى اولین بار بیان دارم، به آن امید که در این مرحله از دادرسى به کشف حقیقت کمک کرده باشم و از این رو همین جا آمادگى خود را جهت حضور در محضر دادگاه و اداى گواهى و توضیح اعلام مى کنم. البته اینجانب هیچگاه طرفدار مجازات هاى سالب حیات نبوده ام اما آنچه همواره از آن حمایت کرده و بدان اعتقاد داشته ام، دادرسى عادلانه، کشف حقیقت و اجراى قانون با هدف اصلاح و پیشگیرى از نقض حقوق انسان ها بوده است. مرحوم ستار بهشتى مطالب و جزییات تکان دهنده اى در باب نحوه رفتار بازجو عنوان کرد که شخصا با آنکه روایت هاى متعددى از شکنجه در پلیس امنیت شنیده بودم اما این میزان از خشونت و شدت عمل با توجه به نوع و سطح فعالیت ستار توجیه پذیر نبود. مرحوم ستار بهشتى نقل مى کرد که بازجو وى را در حالى که از سقف آویزان کرده بود مورد ضرب وشتم قرار داده است؛ آن مرحوم که به شدت نگران تکرار شکنجه ها بود اظهار مى کرد: »درحالى که دستبند قپانى به من زده بوده و روىزمین رهایم کرده بودند بازجو پا روى سرم گذاشته و به مادر و خواهرم فحاشى مى کرد«. مرحوم بهشتى بیان مى کرد:»در یک مورد دست و پایم را به صندلى بسته بودند و بازجو با مشت و لگد به جانم افتاده بود«. ستار عنوان مى کرد که بازجو صراحتا به وى گفته بود: »مى کشمت و نمى گذارم زنده از اینجا بیرون بروى، حتى نمى گذارم جنازه ات به دست مادرت برسد، تنها راهى که مى توانى از اینجا بیرون بروى و دوباره مادرت را ببینى همکارى با من است و اینکه آن چیزى را که من مى خواهم بگویى و بنویسى«.مرحوم ستار اظهار مى کرد که زخم روى گردن اش به دلیل استفاده از شوک الکتریکى است که علاوه بر مشت، لگد و کابل براى شکنجه او استفاده شده بود. آن مرحوم با گلایه از درد بیضه اظهار مى داشت که در حین بازجویى و بعد از چند ضربه به شکم و بیضه اش در ادرارخود خون مشاهده کرده بود.متاسفانه ایشان عنوان مى کرد که بازجو با اجبار به عریان شدن وى را تلویحا به آزار جنسى تهدید کرده بود
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر