فقط ۱۴ سال داشت که دستگير ميشود. او در حقيقت يک بچه است که وارد يک بازي خطرناک ميشود. او سرنشين يک ماشيني بوده که در آن چند نفر افراد بزرگسال براي دزديدن ماشين ٬ صاحب ماشين را به قتل ميرسانند. به اين جوان نحيف ۱۴ ساله بدليل اينکه به سن قانوني نرسيده٬ پيشنهاد ميشود که قتل را به عهده بگيرد٬ به او ميگويند از زندان آزاد ميشوي چون فقط ۱۴ سال سن داري و به ازاي به عهده گرفتن قتل٬ چند ميليون تومان پول به خانواده تو ميدهيم و چنين شد که محمدرضاي نوجوان٬ قتل را به عهده ميگيرد و در کمال ناباوري ميبيند که او را به اعدام محکوم ميکنند و پولي را که به او وعده داده اند٬ نيز به خانواده نميدهند. ۱۲ سال است که خانواده دردمند اين پسر جوان دنبال اين پرونده ميدوند٬ تقريبا همه دست اندرکاران و قاضي ها و حتي خانواده مقتول ميدانند که قتل يک مرد قوي هيکل نميتواند کار يک بچه باشد٬ ولي قاضي پرونده که حکم به اعدام داده ميگويد حکم اعدام که داده ام٬ مثل تفي است که از دهنم بر زمين ميريزم٬ ديگر نميتوانم جمعش کنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر